ندای هدایت

 عمق تنگه به طور متوسط ۵۰ متر و عرض آن حدود ۴۸ کیلومتر است و ایران نیز در حواشی این تنگه به حدود ۳۶ جزیره تسلط کامل دارد

 

مالکیت آبهای دریای ایران حدود ۲۱ کیلومتر است و جالب اینجاست که بدانید قسمت پر عمق و مناسب این تنگه در محدوده آبهای دریایی ایران و در واقع بین جزایر تنب بزرگ و ابو موسی واقع شده است که این قسمت حدودا ۲۸ کیلومتر است

تمامی نفتکشهای غول پیکر و حتی ناوهای آمریکایی و کشتی های تجاری نیز برای عبور از این تنگه مجبور هستند از آبهای دریایی ایران و نه از آبهای سرزمینی گذر کنند و این ناوها ، نفتکشها و غیره هر روزه برای عبور و مرور از ایران اجازه عبور میگیرند و در واقع اعلام کد میکنند.

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

ظاهرا، دنیا در 21 دسامبر سال 2012 به پایان می رسد! بله، درست متوجه شدید! یا حداقل بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد! دیگر برای شغل آینده ی خود برنامه ریزی نکنید! بدنبال خرید خانه نباشید، و در عوض، چند سال آخر زندگی تان را هرآنطور که می خواهید بگذرانید. اکنون شما11ماه فرصت دارید که از زندگی لذت ببرید... قبل از پایان دنیا!

 

خُب این سخنان عجیب و غریب چیست؟ تا بحال ما از این پیش گویی ها زیاد شنیده ایم، ولی هنوز اینجاییم و سیاره مان هنوز سرجایش است. چرا این سال 2012 اینقدر مهم شده است؟ این اخبار در تمام دنیا در حال پخش شدن است. (مثلا: در روزنامه اعتماد شماره 1300 یا پایگاه خبری تقریب)

پایان دنیا در سال 2012 ؟!

واقعیت این است که تقویم مایا در سال 2012 به پایان می رسد، به همین دلیل مایاها به دنبال هر دلیل مذهبی، علمی، اخترگویانه و تاریخی می گردند تا بیابند که چرا این تقویم می گوید که جهان رو به پایان است. رسالت مایایی کسب قدرتی است که بتواند مردم را در تمام جوامع نگران کند.

متآسفانه من برای تمامی معتقدین به این تقویم خبرهای بدی دارم! هیچ رستاخیز عظیمی در 2012 روی نخواهد داد، ولی چرا؟

 

تقویم مایایی

تقویم مایا چیست؟ این تقویم توسط تمدنی پیشرفته به نام مایاها در حدود 250 تا 900 میلادی بوجود آمده است. شواهد مربوط به امپراطوری مایا به قسمتهای جنوبی مکزیک تا گواتمالا و اِل سالوادور می رسد.

آمریکای مرکزی
منطقه ی حضور مایاها

مردمی که در جامعه ی مایایی ساکن بودند، مهارت پیشرفته ای در نوشتن داشتند و در ساختن شهرها و مدنیت توانایی عجیبی پیدا کرده بودند. مایایی ها احتمالا بخاطر اهرام و ساختمانهای بزرگ دیگری که ساخته اند معروف شده اند.

اهرام
اهرام تمدن مایا

مردم مایا در فرهنگ امریکای مرکزی تأثیر زیادی داشته اند، نه فقط از طریق تمدن خویش، بلکه با جوامع بومی که در این منطقه تشکیل داده اند. در حال حاضر هنوز شمار زیادی از مایاها هنوز زنده اند و سنن باستانی خود را ادامه می دهند.

مایاها

مایایی ها از تقویم های مختلفی استفاده می کردند و زمان را بعنوان گردش هایی روحانی درنظر می گرفتند. ازآنجایی که این تقویمها استفاده های عملی زیادی داشتند، مثل: کاربردهای اجتماعی، کشاورزی، اقتصادی و... ، به عنصر مذهبی قوی ای تبدیل شده بودند. این کاملا با تقویم میلادی جدید متباین است که تنها دارای معانی اجتماعی و اقتصادی است.

تقویم مایا

بیشتر تقویمهای مایایی کوتاه بودند. تقویم تزولکئین (Tzolk"in) در 250 روز تمام می شد و تقویم هاآب (Ha"ab) طول سال را 365 روز درنظر می گیرد.  مایایی ها این دو تقویم را با هم ترکیب کردند تا تقویمی به نام «گرد تقویم» (Calandar Round) تهیه نمودند: که برابر است با یک چرخه از 52 هاآب (تقریبا 52 سال که برابر طول تقریبی یک نسل است.) درون یک گرد تقویم چرخه های 13 و 20 روزه وجود دارد. واضح است که این سیستم  تنها زمانی استفاده می شود که 52 سال را 18980 روز واحد در نظر بگیریم. بعلاوه ی این سیستمها، مایایی ها چرخه ای داشتند به نام «چرخه ی زهره». ایشان با دقت زیاد تقویمی شکل دادند که بر اساس موقعیت زهره در آسمان شب بود. وهمچنین ممکن است که آنها تقویمهای مشابهی برای سیارات دیگر هم داشته اند.

تقویم مایا
تقویم مایایی

با استفاده از گرد تقویم هیچ گاه نمی توان سالی قدیمی تر از 52 سال را مشخص کرد! پس چگونه می توان تاریخ های طولانی را با استفاده از تقویم مایایی ها تعیین نمود؟

 

پایان شمارش طویل= پایان دنیا؟

مایاها برای حل این مشکل روشی ابتکاری بکار بردند. در نهایت تقویم آنها از دوره ی بلندی استفاده کرد که 5126 سال دارد. این دوره بر اساس ملاحظات مذهبی، دوران قاعدگی، محاسبات ریاضی روی اعداد 13 و 20 و همچنین اساطیر اخترگویانه ایجاد شده است.

تقویم
تقویم مایایی

ولی این تقویم چگونه کار می کند؟

سال مبدأ در شمارش طویل مایایی در «0.0.0.0.0» آغاز می شود. هر صفر از 0-19 تغییر می کند که هرکدام نشاندهنده ی روزهای مایایی است. مثلا اولین روز از شمارش طویل به صورت 0.0.0.0.1 نوشته می شود. این عدد اضافه می شود تا روز 19. با افزوده شدن 1 روز دیگر یعنی 20 روز به صورت زیر نوشته می شود: 0.0.0.1.0 این شمارش تا 0.0.1.0.0 ادامه می یابد(حدود یک سال ) و همینطور تا 0.1.0.0.0 (حدود 20 سال) و 1.0.0.0.0 (حدود 400 سال). حالا مثلا تاریخ 2.10.12.7.1 در تقویم مایایی نشان دهنده ی تاریخ تقریبی 1012 سال و 7 ماه و 1 روز است.

سنگ تراش
سه ستون نوشته شده توسط مایایی ها: ستون سمت چپ نشاندهنده ی تاریخ 8.5.16.9.9 یا 156 میلادی است.

واقعا تقویم جالبی است. ولی این تقویم با پایان جهان چه ارتباطی دارد؟ رسالت مایایی تماما بر این اساس است که هنگامی که شمارش بلند مایایی تمام شود، یک اتفاق بدی بوقوع خواهد پیوست. متخصصین مایا از هر دو عدد 13 و 20 استفاده می کنند. طبق نظر ایشان پایان این دوره می تواند در 13.0.0.0.0 روی دهد. و این تاریخ برابر با 5126 سال است. این شمارش بلند دوره در 0.0.0.0.0 آغاز شده است که مطابق 11 آگوست 3114 پیش از میلاد می شود. حالا مسأله را متوجه شدید؟ شمارش طویل دوره ی مایاها در 5126 سال بعد از این تاریخ یعنی در 21 دسامبر 2012 به پایان می رسد.

 

روز رستاخیز

زمانی که چیزی تمام می شود (حتی چیز بی خطری مثل یک تقویم باستانی)، مردم گمان می کنند که نهایی ترین احتمالات برای پایان تمدن روی خواهد داد. از طرف دیگر باستان شناسان و اسطوره شناسان معتقدند که مایایی ها یک عصر روشنگری را برای سال 13.0.0.0.0پیش بینی کرده اند. ولی واقعیت این است که شواهد کافی برای چنین رستاخیز عظیمی در آن روز در دست نداریم!!

تهدیدهایی برعلیه زمین و نوع بشر تا بحال مطرح شده اند: برخورد سیارکها، سیاهچاله ها، انفجارات پرتوگاما در کهکشانهای نزدیک، دوره ی یخبندان و جابجایی قطبین. ولی هیچ شاهدی برای روی دادن یکی از این اتفاقات در 2012 وجود ندارد. این اتفاقات هر زمانی می توانند روی دهند و هیچ ارتباطی با تاریخ خاصی ندارند. هر کدام از این تهدیدها نیاز به یک مقاله ی مستقل دارد که توضیح داده شود که چرا  دلیلی برای روی دادن آنها وجود ندارد.

برخورد سیارک

نکته ی جالب این است که باستان ستاره شناسان مایایی هنوز اختلاف نظر دارند که آیا پایان تقویم در 13.0.0.0.0 است یا 20.0.0.0.0(حدود سال 8000 میلادی).

هرم

در نتیجه، این قبیل پیش بینی ها نه تنها مبنای علمی ندارد بلکه از خرافات و اعتقادات اسطوره ای اقوام باستانی ریشه گرفته است. توجه مردم جهان به این قبیل خرافات نشان دهنده ی عمق خرافه پرستی و جهل علمی نسبت به یافته های دقیق و جهانی علمی امروز  است. در واقع پیشرفت علم و تکنولوژی تأثیر زیادی در سطح علمی و درک عمومی اقشار جوامع انسانی بازی نکرده است!!

 

اینکه چطور به نتایج عجیب و غریب یک تقویم باستانی گم نام چنین اطمینان و توجهی می شود، روحیه ی غیر علمی و نادقیق مردم تحصیل کرده ی امروز را نشان می دهد.


ارسال در تاريخ شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 موشک‌های کروز، بالستیک و هوا به سطح گوشه‌ای از سامانه‌های تهاجمی نیروهای مسلح ایران هستند که می‌توانند بسته ماندن تنگه هرمز را تا هر زمان که کشورمان نیاز بداند، تامین کنند. قایق‌های تندروی ایران نیز مکملی خواهند بود تا مهمترین شاهراه انرژی جهان، هیچگاه بدون اراده جمهوری اسلامی، روی آرامش را نبیند.

به گزارش مشرق، برای کسانی که نقش دریا را در کنترل جهان به خوبی درک می‌کنند، اهمیت تنگه‌های راهبردی (استراتژیک) نیز شناخته شده است. یک دریانورد کارکشته انگلیسی سالها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمین‌های بریتانیای کبیر غروب نمی‌کرد، گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگه‌های مهم را در اختیار داشته باشد کل آبهای دنیا را تحت سیطره خواهد داشت.

امروزه با تبدیل نفت به یکی از حیاتی ترین کالاهای مورد نیاز بشر مدرن و اقتصاد دنیا، مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرت‌های بزرگ هستند. مهمترین منبع تأمین انرژی جهان خاورمیانه و خلیج فارس است که تنها دروازه ورودی و خروجی آن تنگه بسیار بسیار مهم هرمز است.

در پی مطرح شدن امکان تحریم نفت ایران توسط کشورهای تحریم کننده ایران، مقامات کشورمان نیز مجدداً توانایی خود در مسدود کردن تنگه هرمز را گوشزد کردند لذا در این گزارش به بررسی توانمندی‌های کشورمان در اجرای این عملیات می‌پردازیم.

بنابر آمارهای منتشره حدود 40 درصد نفت دنیا و عمده نفت 8 کشور صادر کننده حاشیه خلیج فارس از این آبراه راهبردی صادر می‌شود. به عنوان مثال بیش از 88 درصد نفت عربستان سعودی، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت كشورهای كویت و قطر و در مجموع به طور متوسط 97 درصد نفت این کشورها از تنگه هرمز عبور می‌كند. همچنین 50 درصد سایر مبادلات کالای این کشورها نیز از تنگه هرمز عبور می‌کند.

کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت مسدود شدن این آبراه حیاتی، بازار نفت دنیا با کمبود 16.5 تا 20 میلیون بشکه‌ای مواجه خواهد شد که در این صورت بهای هر بشکه نفت به حدود 2.5 برابر میزان فعلی یعنی به 250 دلار خواهد رسید.

مسیرهای جایگزین زمینی که شامل خط لوله شرق به غرب عربستان در صورت آمادگی برای کارکرد با بیشترین ظرفیت کمتر از نیمی از این مقدار را پوشش خواهد داد اما با فرض تأمین تمام نفت از طریق زمینی هزینه‌های احداث خطوط لوله، پمپاژ نفت و نگهداری و تأمین امنیت این مسیرها صرف نظر از زمان طولانی مورد نیاز (و تأمین نیاز بازار از ذخایر کشورهایی چون آمریکا) باز هم انسداد تنگه هرمز باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت آن هم در دوره بحران اقتصادی کشورهای غربی خواهد شد.

همچنین عمده تدارکات نظامی برای این کشورها نیز از طریق خلیج فارس تأمین می‌شود که هر چند آبهای غرب عربستان  سواحل یمن و شرق عمان نیز می‌تواند جایگزین بنادر این دریا شود اما هزینه، توان لجستیک زمینی و مجموع زمان مورد نیاز برای تأمین این تدارکات نیز قابل توجه است.

با توجه به موارد گفته شده که تنها بخشی از مهمترین آثار بسته شدن مسیر تنگه هرمز به روی کشتی‌های عبوری است، در صورت تشخیص ایجاد خطر امنیتی توسط کشتی‌های عبوری، ایران می‌تواند به این شناورها اجازه عبور از آبهای تنگه هرمز که عمدتاً جزو آبهای سرزمینی ایران محسوب می‌شود را ندهد.

تنگه هرمز حداقل 110 کیلومتر طول داشته (با توجه به تعریف منابع مختلف) و عرض آن در نواحی مختلف حدود 35 در جنوب جزیره لارک تا کمتر از 60 کیلومتر در سایر نواحی متغیر است. آبهای قبل و بعد از این تنگه نیز عرضی کمتر از 100 کیلومتر در حدفاصل جنوب غربی جزیره قشم تا سواحل غرب کنگان دارند.
 
عمق این آب راه در نقاط مختلف از 35 تا حدود کمتر از 100 متر متفاوت بوده و از اینرو تنها بخشی از آن با عرض کم در حد چند کیلومتر است بنابراین کشتی‌های عبوری به خصوص ابرتانکرهای نفتکش، ناوهای هواپیمابر و زیردریایی‌های بزرگ برای عبور از این آبراه با محدودیت‌های زیادی رو به رو هستند.

قایق‌های تندرو

استفاده از قایق‌های تندرو توسط ایران برای اعمال فشار بر دشمن ریشه در ساله‌ای جنگ تحمیلی دارد. در گزارش‌های مربوط به قایق‌های تندرو، سیر تاریخی این راهبرد و تأثیرات آن و همچنین معرفی خصوصیات نمونه‌های اصلی این شناورها ذکر شده است که در انتهای گزارش لینک‌های مربوطه ارائه می‌شود اما به طور مختصر باید گفت امروزه قایق‌های تندروی ایرانی که بسیار سریعتر و مجهزتر از نمونه‌های سابق خود در سالهای دفاع مقدس هستند به طور مؤثرتری توانایی رویایی با شناورهای رزمی پیشرفته دشمنان را دارند چه رسد به کشتی‌های ترابری.

 

این شناورها با تجهیز به رادارهای دریایی، سامانه‌های الکترونیکی پیشرفته ارتباطی، موشک‌های کروز کوتاه برد با برد 25 کیلومتر و میانبرد ضدکشتی، اژدرهای کالیبر متوسط و بزرگ و مین‌های دریایی در کنار تسلیحات سنتی خود یعنی تیربارهای نیمه سنگین، راکت انداز و موشک‌های دوش پرتاب سطح به هوا توانایی انسداد کوتاه و بلند مدت این تنگه از یک سو و مقابله با ناوگان دریایی دشمن که برای بازکردن مسیر تلاش خواهد کرد را در کنار آن دارند.
 
این شناورها ضمن برخورداری از سرعت بالا و تجهیزات پیش گفته، از قدرت مانور و پایداری مناسب برخوردار بوده و توانایی اجرای عملیات در شب به کمک تجهیزات مربوطه و در آب و هوای نامساعد را بارها در رزمایش‌های کوچک و بزرگ سالهای اخیر نشان داده‌اند. این شناورها حتی در آبهای اقیانوس هند نیز برای حمایت از شناورهای مورد تهدید از سوی ناوگان دشمن و اقدام به متوقف کردن زیردریایی کشورهای فرامنطقه‌ای که قصد عبور از تنگه هرمز را داشتند در کارنامه موفق سالهای اخیر خود دارند. علاوه بر تجهیز نیروهای مسلح به سریعترین قایق تندروی جهان، قایق‌های تندروی بدون سرنشین نیز برای اجرای مأموریت‌های لازمه توسعه داده شده‌اند.

مین‌های دریایی ایران انواع مختلفی دارد که شامل نمونه‌های مغروق و نمونه‌های کنترل از راه دور هستند. این سلاح می‌تواند توسط قایق‌ها و زیردریایی‌های ایرانی در نقاط مختلف تنگه هرمز و آبهای اطراف آن کار گذاشته شده و در صورت لزوم بکار گیری شود.
 
زیردریایی

با تجهیز نیروی دریایی ایران به زیردریایی این نیرو به قدرتی فراتر از نیروهای دریایی کشورهای منطقه تبدیل شد. زیرسطحی‌های ایرانی توانایی بکارگیری اژدر، مین و موشک را دارند و می‌توانند روزها و هفته‌ها زیر آب باقی مانده و آماده اجرای مأموریت باشند.
 
به جز زیردریایی روسی کیلو بقیه این وسائل که شامل نمونه‌های نهنگ، غدیر و فاتح هستند از ابتدا با در نظر داشتن شرایط دریاهای اطراف ایران به خصوص خلیج فارس طراحی شده‌اند و توانایی‌های ویژه‌ای از جمله قابلیت قرارگیری در بستر دریا و اختفا از دید سامانه‌های مختلف راداری و سوناری دشمن را دارند.
 
این زیردریایی‌ها که تعداد آنها بیش از 20 فروند تخمین زده می‌شود نیز ضمن توانایی مسدود کردن تنگه هرمز توانایی رویایی با ناوگان سطحی و زیرسطحی دشمن را دارند. زیردریایی‌های کیلو توان حمل 24 مین یا 18 اژدر بزرگ و زیردریایی‌های فاتح نیز توان حمل 12 اژدر ویا 8 مین را دارند. همچنین در رسانه‌های دنیا اخباری از تجهیز کیلوهای ایرانی اژدر موشکی حوت (که سرعتی چهار برابر اژدرهای معمولی دارد) منتشر شده است که مسئولان کشورمان این اخبار را تأیید یا تکذیب نکرده‌اند.

 

زیردریایی غدیر نیز می‌تواند در اجرای این عملیات به ایفای نقش بپردازد. هر دو مؤلفه کمیت و کیفیت (فناوری و تسلیحات) این زیردریایی‌ها برای اجرای موفق این عملیات کاملاً کافی است.

زیرسطحی‌های کوچک یک یا چند نفره معروف به زیردریایی‌های مرطوب که برای عملیات‌های تکاوری، مین گذاری و حتی شلیک اژدر در دنیا استفاده می‌شوند نیز در زمره تجهیزات نیروهای دریایی کشورمان برای اجرای عملیات مسدود کردن تنگه هرمز هستند که می‌توانند در نواحی کم عرض و کم عمق به خوبی ایفای نقش کنند.
 
ناوهای جنگی

ناوهای جنگی ایران شامل کلاس‌های مختلف ناوچه (شناور موشک انداز سریع)، ناو و ناوشکن(ناو محافظ) است. این شناورهای قابلیت شلیک چهار موشک دوربرد ضد کشتی نور با برد 120 تا 170 کیلومتر و قادر با برد بیش از 200 کیلومتر را دارند. توپ‌های 114 و 76 میلیمتری این ناوها نیز از برد و قدرت کافی برای تهدید کشتی‌های مختلف برخوردار هستند و وجود توانایی ضدزیردریایی نیز در ناوها با بهره گیری برای ایجاد اهرم فشار و همکاری با سایر نیروها در مسدود کردن تنگه هرمز کاملاً کارامد است.

 
ناوچه‌های موشک انداز سپاه پاسداران


موشک‌های کروز ضد کشتی

نیروی موشکی کشورمان را در مسئله اخیر دو بخش موشک‌های سطح به سطح کروز ضد کشتی پرتاب شوند از ساحل و موشک‌های بالستیک تفکیک می‌کنیم.

در زمینه موشک‌های کروز، تنوع زیادی در برد و قدرت تخریب مشاهده می‌شود. پرتابگرهای ساحلی موشک‌های کوتاه برد کوثر، دوربرد نور و قادر تاکنون رونمایی شده و پرتابگر سه فروندی قارعه هم ممکن است مربوط به موشک میانبرد نصر-1 باشد. این پرتابگرها خوداتکا هستند یعنی در صورت استقرار در نزدیکی سواحل بدون نیاز به سامانه‌های جانبی و وابستگی به واحدهای هوایی و دریایی می‌توانند کار کشف، شناسایی و حمله به اهداف دریایی را به انجام برسانند.

 
پرتابگر خوداتکای موشک‌های کروز

 
این سامانه‌ها می‌توانند با استقرار و اختفا در عمق70 تا 150 کیلومتری خاک ایران و حتی از استان کرمان بخش اصلی تنگه هرمز را تحت پوشش قرار دهند(البته در اینصورت برای اصابت به یک هدف خاص بایستی مختصات اولیه هدف و دستورات اصلاحی به موشک منتقل شود). این سامانه‌ها در تعداد زیاد در اختیار نیروهای مسلح کشورمان قرار داشته و آماده عملیات هستند.

موشک‌های بالستیک

این پدیده که مدت زیادی از معرفی آن به دنیا نمی‌گذرد ابتدا در کشور چین معرفی شد. سپس ایران نیز توانایی خود را در انهدام کشتی‌ها با موشک بالستیک نشان داده و اخیراً نیز روسها ادعا کرده‌اند که می‌توانند از موشک‌های بالستیک خود علیه اهداف دریایی استفاده کنند.

سه نوع موشک بالستیک ضدکشتی تاکنون در ایران معرفی شده که به ترتیب زمانی موشک خلیج فارس، موشک تندر و موشک سجیل هستند. موشک خلیج فارس با برد 300 کیلومتر و یک کلاهک 650 کیلوگرمی، تجسم نابودی ناوهای دشمن است و با بهره گیری از پیشران سوخت جامد و سامانه‌های هدفگیری و هدایت پیشرفته در مدت کمتر بسیار کوتاهی در حد چند دقیقه آماده پرتاب شده و با سرعت 3 ماخ در مدت کوتاهی با زاویه زیاد(بیش از 45 درجه نسبت به افق) و از بالا به کشتی دشمن اصابت می‌کند.
 
پرتابگر سه فروندی این موشک حجم آتش مناسبی در همان شلیک اول از نقطه پرتاب و پیش از اطلاع دشمن از محل فراهم نموده و تأثیر عملیاتی موشک را بالا و تأثیر اقدامات متقابل دشمن را کاهش می‌دهد. با توجه به تصاویر منتشره از این موشک نوع هدایت آن یکی از روش‌های الکترواپتیکی است که کارایی آن را از نظر تأثیرات جنگ الکترونیک دشمن تضمین می‌کند. سرعت بسیار زیاد در هنگام اصابت، زاویه زیاد و حمله از بالا نقاط مثبت عملکرد این موشک است که در صورت جداشونده بودن کلاهک آن می‌توان احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آن از سوی دشمن را در حد صفر دانست.

 
لانچر سه موشکه خلیج فارس


به گزارش مشرق، موشک تندر که برد آن توسط کارشناسان بین 150 تا 250 کیلومتر تخمین زده می‌شود به عنوان یک موشک کوتاه برد(در کلاس بالستیک) در کنار موشک خلیج فارس و به صورت ترکیبی با آن عمل کرده و با توجه به تصاویر سامانه هدفگیری و هدایت آن باید یکی از انوع راداری باشد. عملکرد ترکیبی این دو موشک می‌تواند احتمال اصابت به هدف را بسیار بالا ببرد. از نظر تأثیرات سامانه جنگ الکترونیکی باید ذکر کرد تاکنون موشک‌هایی در دنیا ساخته شده‌اند که در صورت اقدام به جنگ الکترونیک از سوی هدف با آشیانه یابی منبع اخلال به سمت آن رفته و در نتیجه احتمال اصابت به هدف افزایش می‌یابد.

این موشک با توجه به برد مناسب خود برای پوشش دادن تنگه هرمز از عمق خاک ایران توامند هستند. موشک خلیج فارس با توجه به برد مناسب خود، می‌تواند از نواحی غربی استان سیستان و بلوچستان، مرکز استان کرمان و نواحی شرقی و جنوبی استان فارس تمام تنگه هرمز را زیر پوشش خود داشته باشد.

 
موشک ضد کشتی تندر


اما شاید مخوف ترین سلاح ضدکشتی ایران موشک دوربرد سجیل باشد. تاکنون تصور می‌شد سجیل تنها به صورت زمین به زمین قابل استفاده است اما اعلام اخیر نیروهای مسلح در رسانه ملی نشان دهنده قابلیت استفاده از آن برای انهدام اهداف دریایی است. هر چند نوع سامانه هدفگیری و هدایت این نوع از سجیل مشخص نیست اما دقت بسیار بالایی در اصابت به هدف از پیش تعیین شده را از خود نشان داده است. این موشک ضمن توانایی رسیدن به برد 2000 کیلومتر با توجه به دستیابی به سرعت‌های 8 تا 12 ماخ(بیش از 2700 تا کمتر از 4100 متر بر ثانیه) تنها انرژی جنبشی کلاهک آن برای نابودی هدف کافی است اما سرجنگی حداقل 500 کیلوگرمی آن نیز به نیست و نابود شدن هدف کمک می‌کند.
 
به کمک این موشک می‌توان حتی از سواحل شمال کشور یا حتی دورترین نقطه شمال غربی کشور تا بعد از تنگه هرمز را زیر پوشش داشت. این موشک دو مرحله‌ای بوده و با بر خورداری از سوخت جامد و رها کردن مرحله اول پس از اتمام کار شتاب بالایی داشته و استفاده از برخی روشهای کاهش بازتاب راداری کار کشف و ردیابی آن را از سوی دشمن در فاز ابتدایی پرواز دشوار نموده و در فاز نهایی نیز با توجه به اینکه از تصاویر، جداشونده بودن کلاهک این موشک محرز است و سرعت بسیار بالای این موشک، احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آن توسط پدافند دشمن حتی کمتر از موشک خلیج فارس است.

علت اشاره به استفاده از عمق خاک برای پرتاب موشک‌ها این است که در صورت پراکنده شدن پرتابگرها در فضای بیشتر بدیهی است کار دشمن برای شناسایی مکان آنها دشوارتر، ابزارهای او برای آسیب رسانی به آنها محدودتر و فرصت این سامانه‌ها برای جابجایی و اختفای مجدد بیشتر می‌شود هر چند که در مورد موشک‌های کم سرعت تر، فرصت دشمن برای کشف آنها بیشتر می‌شود که البته با استفاده از ویژگی‌های مناطق جغرافیایی و ترکیب استفاده از این سلاح‌ها در مناطق دور و نزدیک از ساحل با توجه ماهیت و تعدد اهداف و وضعیت وسائل شناسایی دشمن می‌تواند کارایی این سلاح‌ها را حفظ نماید.

البته باید دقت داشت با توجه موفقیت اخیر نیروهای مسلح کشور در کنترل و به زمین نشاندن یکی از آخرین و پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین درخدمت دشمن، ادوات دشمن برای نگاه به عمق خاک ایران به ماهواره‌های جاسوسی وبرخی اداوات جاسوسی الکترونیک محدود می‌شود که اساساً محدودیت‌های این ماهواره‌ها باعث توسعه سایر وسائل شناسایی شده است و تجهیزات زمینی و هوایی جاسوسی الکترونیک ناچارند در فاصله امنی از مرزهای ایران مستقر باشند که کارایی آنها را در هشدار زودهنگام کاهش می‌دهد.

جنگنده بمب افکن ها

هواپیماهای رزمی نیروهای مسلح کشورمان قابلیت تجهیز به چند نوع موشک هوا به سطح با قابلیت به کارگیری علیه اهداف دریایی را دارد. این موشک‌ها شامل موشک‌های هوا به سطح هدایت اپتیکی، لیزری و راداری هستند.
 
موشک‌های نور و قادر قابلیت هواپرتاب داشته و در کنار موشک‌های سی-801کی و سی-802 به عنوان اصلی ترین سلاح‌های ضدکشتی هواپرتاب محسوب می‌شوند. همچنین از نظر فنی امکان به کارگیری موشک‌های کوثر و نصر نیز ممکن است. جنگنده بمب افکن‌های نهاجا به طور عمده توان حمل تا 5 موشک از این انواع را دارند.

موشک‌های هدایت تلویزیونی ماوریک با وجود محدودیت برد همچنان برای ضربه زدن به برخی اهداف مناسب هستند. بمب‌های اپتیکی قاصد1و2 نیز با برد 30 تا 50 و در آینده نزدیک قاصد3 با برد بیش از 100 کیلومتر به عنوان سلاح‌های دورایستا و قدرتمند برای انهدام اهداف دریایی کارآمد هستند.


موشک‌های هدایت لیزری و اپتیکی کی-اچ-25 و 29 روسی نیز که قابلیت به کارگیری در هواپیماهای سوخو-24 و همچنین سوخو-25 و میگ-29(در صورت ارتقاء) را دارند به عنوان سلاح‌هایی با برد 10 تا 30 کیلومتر و قدرت تخریب متوسط قابل بکارگیری هستند.

همچنین موشک‌های دوربرد، بسیار سریع و ضد رادار کی-اچ-58 هواپیمای سوخو-24 نیز می‌تواند برای حمله به ناوهای دشمن در راستای عملیات انسداد تنگه هرمز به خوبی ایفای نقش کند.

با توجه به تنوع برد و قابلیت تخریب این بمب‌ها و موشک‌ها با توجه به وضعیت منطقه درگیری میتوان از این سلاح‌ها استفاده نمود. مثلاً برای درگیری با ناوشکن‌های موشک انداز دشمن، استفاده از تسلیحات دورایستا لازم است و برای متوقف کردن یک کشتی بزرگ استفاده از یک بمب سنگین.

بالگردها

بالگردهای مخلتفی در مأموریت‌های نظامی دریایی در کشورمان استفاده می‌شوند اما با توجه به وضعیت تهدیدات، بالگردهای شاهد-285 با قابلیت تجهیز به موشک‌های کروز ضدکشتی کوثر و بالگردهای میل-171 با توانایی شلیک موشک‌های دوربرد نور و احتمالاً قادر، می‌توانند از نواحی مختلفی به پرواز درآمده و به طور مؤثری برای ناوگان تجاری و نظامی دشمن تهدید ایجاد نمایند.

 
بالگرد شاهد 285 با موشک ضدشناور

 
همچنین بالگردهای تهاجمی کبری نیز در رزمایش‌های قبلی در عرصه دریا نیز به اجرای مأموریت پرداختند. برخی از این بالگردها در جنگ تحمیلی به موشک ماوریک مجهز شده بودند و امروزه نیز قابلیت تجهیز به برخی از موشک‌های ضدکشتی را در صورت ارتقاء دارند.

قایق‌های پرنده

تاکنون یک نمونه قایق پرنده در کشور عملیاتی شده است. این وسائل که در واقع نسل جدید هواپیماهای آب نشین هستند در زمره هواگردهای اثرسطحی قرار گرفته و توانایی تجهیز به موشک‌های ضدکشتی را دارند.

 

با توجه به توانایی برخواستن از روی آب، سرعت مناسب و سطح مقطع راداری کم، این قایق‌ها می‌توانند در صورت وجود پوشش هوایی مناسب از نقاط مختلفی در سواحل کشور برخواسته و فشار مضاعفی بر ناوگان دشمن وارد کنند.

هواپیماهای بدون سرنشین

هواپیماهای بدون سرنشین رزمی که امروزه جایگاه خوبی در ارتش‌های پیشرفته دنیا دارند در ایران از ابتدا برای مأموریت‌های ضدکشتی نیز درنظر گرفته شده‌اند. جت بمب افکن کرار، قابلیت حمل چهار موشک کوثر را دارد که با توجه به سرعت بالای خود می‌توان انرژی ذخیره موشک را بالاتر برده و آن را به برد بیشتری برساند.
 
این پرنده بردی در حدود 1000 کیلومتر داشته و می‌تواند با بهره گیری از پرتابگر راکتی از هر نقطه‌ای مأموریت خود را آغاز کرده و با رسیدن به برد مناسب اقدام به شلیک موشک‌های خود نماید. هواپیماهای کرار با اتکا به کمیت می‌توانند ده‌ها موشک را به سمت یک ناوگروه دشمن شلیک کنند که قطعاً توان پدافندی این ناوها را مغلوب خواهد نمود.

 

البته باید گفت در کرار تا حدودی از روش‌های در دسترس پنهانکاری(رادارگریزی) مربوط به جنس مواد تشکیل دهنده استفاده شده تا این پرنده‌ها بتوانند خود را به فاصله نزدیک ناوهای دشمن برسانند. اما با این وجود استفاده از موشک‌هایی با برد بیشتر مانند نصر-1 کارایی این پهپاد را در چنین عملیاتی بیشتر می‌کند.

توپخانه و سامانه‌های راکتی

فرماندهان نظامی کشور تاکنون چندین بار از افزایش برد توپ‌های کالیبر بالای کشور صحبت کرده و در مواردی نیز به استفاده از گلوله‌های هدایت شونده به خصوص علیه اهداف دریایی اشاره نموده‌اند. با توجه به اعلام در اختیار بودن گلوله‌های کراسنوپل، ممکن است همین نوع گلوله یکی از انواع مهمات هوشمند و هدایت شونده مورد اشاره باشد. بنابر اعلام فرماندهان نظامی کشور هم اکنون گلوله‌های هوشمندی در اختیار نیروهای مسلح است که با آنها می‌شود حتی خودروهای در حال حرکت را مورد اصابت قرار داد.

 

بدیهی است چنین مهماتی علیه اهداف دریایی نیز قابل استفاده هستند. برد گلوله‌های توپخانه کشور امروز به بیش از 40 کیلومتر رسیده است که برای آسیب زدن و یا انهدام کشتی‌های دشمن با توجه به تدابیر تاکتیکی لازمه دارای قدرت تخریب مناسب و قابل استفاده هستند.

همچنین از بکارگیری موفق راکت اندازهای فجر-3 و 5 علیه اهداف دریایی در رزمایش‌های گذشته خبر داده شده است. البته از تجهیز این راکت‌ها به سامانه هدفگیری و یا هدایت خاص یا بکارگیری تحت راهکنش(تاکتیک) بخصوصی برای تأثیر گذاری اطلاعی در دست نیست.

هر چند در این گزارش بنا بر بررسی منفرد توانایی هر دسته از تجهیزات در عملیات انسداد تنگه راهبردی هرمز بود، اما ناگفته پیداست که استفاده ترکیبی از این توانایی‌ها به خصوص با در نظر گرفتن شرایط گوناگون مثلاً میزان حضور نیروهای نظامی مختلف دشمن منجر به هم افزایی قدرت کشور خواهد شد.
 
به عنوان مثال استفاده مؤثر از توان پدافند هوایی برای کمتر کردن برتری هوایی دشمن و باز کردن فضا برای حضور هواگردهای خودی یکی از این موارد است؛ یا استفاده از زیردریایی‌ها در صورت بروز شرایط برتری هوایی دشمن تأثیر مهمی در انسداد طولانی مدت تنگه هرمز خواهد داشت.

تمام آب‌های اطراف کشور در سطح و زیرسطح به طور دائم زیر نظر سامانه‌های شناسایی کشور از جمله هواپیماهای گشت دریایی و هواپیماهای بدون سرنشین و سامانه‌های نظارتی زیرآبی است و اهداف ردگیری شده دسته بندی شده و سیر حرکتی آنها و حتی ارتباطات آنها ثبت شده و تحت سامانه رصد دائم اهداف دریایی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

جمهوری اسلامی ایران هرگز تمایل به برهم زدن ثبات منطقه و جهان نداشته و تنها در صورت اقدام علیه منافع ملی خود، پاسخ متقابل داده است. در زمینه نظامی نیز تأکید رهبر معظم انقلاب همواره بر عدم شروع درگیری نظامی اما پاسخ کوبنده در صورت بروز حماقت از سوی دشمن بوده است. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در عرصه غیرنظامی مانند جنگ سایبری و یا فشارهای اقتصادی از جمله بستن تنگه هرمز و قطع بخش عظیم شریان انرژی به مدت نامحدود، پیش دستی نکند. در واقع ممکن است در صورت وضع تحریم‌های بیشتر به خصوص در خصوص صادرات نفتی کشور، ایران نیز مانع از خروج نفت از آبهای سرزمینی خود شود.

در خصوص برنامه و یا شاید شایعه احداث یک آبراه از خاک امارت متحده عربی برای جایگزینی اضطراری با تنگه هرمز نیز باید گفت صرف نظر از زمان و هزینه لازم برای اجرای چنین پروژه‌ای و کارایی این آبراه در قیاس با تنگه هرمز و در صورت دوام آوردن اقتصاد کشورهای غربی تا آن موقع، تمام خاک امارات زیر برد موشک‌های ایرانی است چه رسد به دهانه‌های این کانال که می‌تواند به راحتی توسط انواع ادوات مورد اشاره در این گزارش ناأمن شود.
 
هرچند در نهایت، ایمان و روحیه شهادت طلبی جوانان ایرانی، جرات را آنچنان از دشمنان خواهد گرفت که نیازی به آزمایش عملی این تجهیزات نباشد.

ارسال در تاريخ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, توسط روح الله

 
وقتی اسم پادشاه می‌آید، ناخودآگاه یاد عقب افتاده‌ترین کشورها و یا قصه‌های تاریخی می‌افتیم. و برای ما حتی تصورش هم سخت و مضحک است که در این دوران کسی بخواهد پادشاهی حکومت کند. اما دنیای واقعی با تصورات زیبای ما فاصله‌ی زیادی دارد. بر اساس آمار سازمان ملل ۷ کشور از ۱۰ کشور پیشرفته‌ی جهان دارای سیستم کاملاً پادشاهی با همان سبک و سیاقی که در قصه ها خوانده ایم هستند. تعجب نکنید! در این متن حرفهای تعجب برانگیز بسیار است.

یکی از این کشورهایی که به طرز تاسف آوری همچنان به روش قرون وسطایی اداره می‌شود، امپراتوری متحد بریتانیای کبیر، به اختصار (‌uk) است. مملکتی واقع در اروپای غربی، تشکیل شده‌ از ۴ بخش که سه بخش آن کشورهای باستانی انگلستان، اسکاتلند و ولز هستند که روی‌ هم بریتانیای کبیر را تشکیل می‌دهند. بخش چهارم ایرلند شمالی است که در جزیره ایرلند قرار دارد و در اشتباهی بزرگ اما رایج تمامی این پادشاهی متحد را انگلستان می‌گوییم.

نظام‌های حقوقی دنیا به دو بخش بزرگ تقسیم می‌شوند.

الف) رومی ـ ژرمنی : که در آن قوانین به صورت کاملاً مدون و نوشته شده وجود دارند و فرایند هر چیزی دقیقاً تعریف شده و روی کاغذ آورده شده است. مثل ایران و فرانسه که دارای قانون اساسی، قانون تجارت، قانون بیع، ازدواج، طلاق، مجازات، حضانت و … هستند.

ب) کامن لاو: در این‌ سیستم تقریباً هیچ قانون نوشته شده ایی وجود ندارد! بجز یک استثناء! کمی صبر کنید، عرض می‌کنم. حتی در مملکتی مثل بریتانیا که تابع این سیستم است خبری از قانون اساسی هم نیست!

همه چیز بر اساس رویه قضایی(آرایی که دادگاه‌های قبلی صادر کرده اند)، عرف و استناد به نظریه‌های حقوقی صادر یا تشکیل می‌شود. منبع اصلی هم "Magna Carta” یا به فارسی منشور کبیر است. فقط در یک استثنایی که عرض کردم ملکه می‌تواند فرمایشات‌ش را تبدیل به قانون نوشته شده کند. (در مورد ملکه در ادامه بیشتر می‌خوانیم)

خوب، شاید بگویید  این سیستم اخیر، چون ایران پیرو آن نیست و انگلستان پیشرفته تابع آن است، بهتر است لابد!

اما باید بگویم سخت در اشتباه هستید. در این زمانی که داریم با هم گفتگو می‌کنیم تقریباً اجماع کامل بین حقوق‌دانان وجود دارد که سیستم رومی‌ ـ ژرمنی کاملا مدرن‌تر است و همه‌ی کشورهای تابع سیستم کامن لاو آرزو دارند که روزی حقوق نوشته شده داشته باشند.
شاهد این قضیه هم اینکه "گردون برون” به عنوان یک هدف انتخاباتی، دنبال نوشته شدن قوانین موضوعه بود و  در اولین خطابه خود در پارلمان به همین نکته اشاره کرده و گفت:
«در انگلیس‌ یک‌ قانون‌ مکتوب‌ نداریم‌‌ و برای‌ تغییر این‌ وضع باید تغییر تاریخی‌ و اساسی‌ در ترتیبات‌ قانونی‌ خود ایجاد کنیم‌‌. ما باید بتوانیم برای‌ تهیه‌ قانون حقوق‌ شهروندان‌ به‌ اجماع‌ عمومی‌ برسیم‌‌.» بدون در نظر گرفتن محتوا، از لحاظ شکلی منظور ایشان چیزی شبیه به قانون تجارت، قانون مدنی، یا مثلاً قانون مجازات است.


تا زیاد تخصصی نشده بگذریم؛
زمانی تمامی کشورهای دنیا به روش پادشاهی اداره می‌شدند و کم کم هر پادشاه بنا به یک انقلاب ساقط شد. اما در بریتانیای کبیر هرگز چنین اتفاقی نیفتاد! در واقع سلطنت هیچگاه با دموکراسی جایگزین نشده است بلکه تنها از نوع مطلقه به پادشاهی مشروطه تبدیل شد و همچنان دارد اداره می‌شود.

مالک، حاکم و همه کاره‌ی کشور همان شخص «ملکه» است که قدرتش با پارلمان که شامل دو مجلس «عوام» که هر ۵ سال یک‌بار اعضای آن با انتخابات تعیین می‌شوند و "اعیان” که غیر انتخابی و شامل «کشیشان» و «لردها»ست، مشروط شده است. اعضای مجلس اعیان منصوب ملکه هستند! (در همین کلمه‌ اعیان و عوام چقدر عقب‌ماندگی وجود دارد).
نخست وزیر هیچگونه اختیار و حقی ندارد، و هر چه هم اکنون انجام می‌دهد در واقع اختیاراتی است که ملکه یا مجلسین دارا هستند و لطف فرموده  آنرا به نخست وزیر تفیض کرده اند. با این حال همچنان در ذات قانون «ملکه» که هم اکنون «الیزابت الکساندرا مری ویندسور» باشد دارای اختیارات فرافوق العاده‌ی ذیل است:‌

۱) انعقاد معاهدات‌ و یا فسخ‌ قراردادهای‌ بین‌المللی‌، اداره‌ امور خارجه‌ و اجرای‌ قوانین‌ به‌ نام‌ او انجام‌ می‌گیرد.
۲) عزل‌ و نصب‌ وزیران‌، انحلال‌پارلمان‌ (هر دو مجلس) و یا دعوت‌ به‌ تشکیل‌ آن‌ و یا تعطیل‌ پارلمان‌ از اختیارات‌ اوست.
۳) انتصاب‌ اعضاء مجلس‌ لردها که‌ متشکل‌ از حدوداً ۹۲۶ لرد ازشاهزادگان‌، اشراف‌ و شخصیتهای‌ فرهنگی‌ ـ علمی‌ و بالاخره‌ شخصیتهای‌مذهبی‌ می‌باشد از اختیارات‌ اوست.

۴) عزل‌ و نصب‌ نخست‌ وزیر نیز از اختیارات‌ ملکه‌ یا پادشاه‌ است‌ و به‌ طور معمول‌ پادشاه‌ یا ملکه‌ فردی‌ را که‌ حزب‌ پیروز در انتخابات‌ مجلس‌ عوام‌ این‌ کشور برمی‌گزیند به‌ نخست‌وزیری‌ منصوب‌ می‌نماید اما قانوناً در موارد بحرانی‌ می‌تواند اقدام‌ به‌ عزل‌ نخست‌وزیر این‌ کشور نماید!
۵)‌ توشیح‌ لوایح‌ یا طرحهای‌ مصوب‌ پارلمان‌ انگلستان‌ از اختیارات‌ و وظایف شاه این‌ کشور است‌ و می‌تواند از تأیید و توشیح‌ مصوبات‌ دو مجلس‌ این‌ کشور اجتناب‌ ورزد.
۶) فرماندهی‌ کل نیروهای‌ مسلح‌ بر عهده‌ پادشاه‌ یا ملکه‌ است‌ که‌ اعمال‌ این‌ صلاحیت‌ و اختیار حکومتی‌ با مشورت‌ وزیران‌ انجام‌ می‌پذیرد. سیاست‌ خارجی‌ انگلستان‌ نیز از اختیارات‌ پادشاه‌ ملکه‌است‌ که‌ همانند فرماندهی‌ نیروهای‌ مسلح‌ این‌ کشور با مشورت‌ وزیران‌ است‌ و فقط اجرای‌ سیاست‌ خارجی‌ بر عهده‌ کابینه‌ و هیئت‌ وزیران‌ انگلستان‌ می‌باشد.

۷) زمانی‌ که‌ پس‌ از انتخابات‌ مجلس‌ عوام‌ هیچ‌ یک‌ از احزاب‌ اکثریت‌ آراء را به‌ خود اختصاص‌ ندهد و اکثریت‌ کرسی‌های‌ مجلس‌ عوام‌ به‌ حزبی‌ خاص‌ تعلق‌ نیابد، انتخاب‌ نخست‌وزیر به‌ صورت‌ انحصاری‌ و بدون‌ قید و شرط‌ بر عهده‌ پادشاه‌ و از اختیارات‌ انحصاری‌ وی‌ است‌.
۸) تعیین‌ عالیترین‌ مقام‌ قضایی‌ انگلستان‌ و صدور فرمان‌ عفو وتخفیف‌ مجازات‌ محکومین‌ از اختیارات‌ پادشاه‌ (یا ملکه‌) انگلستان‌ است‌ و در آنجا قانون اعدام لغو نشده و ملکه اختیار صدور دستور اعدام را هم دارد!


صبر کنید! هنوز تمام نشده.
به این قدرت مطلق و بی قید و شرط سه نکته دیگر را هم اضافه کنید :
۱: ملکه صرفاً به دلیل نَسَب خون و نه هیچ شرط دیگری، «ملکه» شده، با این وجود در مقابل این‌همه اختیارات در برابر هیچ‌یک‌ از قوای‌ سه‌گانه‌ حاکم‌ در انگلستان‌ مسئول‌ و پاسخگو نمی‌باشد! انتصاب‌ پادشاه‌ موروثی‌ است‌ عزل‌ و برکناری‌ او نیز در حقوق  انگلستان‌ هیچ‌گونه‌ پیش‌بینی‌ نشده‌ است‌ و هیچ‌ مرجعی‌ به‌ عنوان‌ ناظر مرجع‌ تشخیص‌ ناتوانی‌ و عزل‌ پادشاه‌ از مقام‌ سلطنت‌ در این‌ کشور نمی‌باشد!

۲: ثروت شخصی این اولیا مخدره، هرگز محاسبه نشده است اما آخرین بار بجز زمین‌ها بیش از ۴۵۰ میلیون دلار امریکا تخمین زده شد. نکته‌ی جالب‌تر اینکه حضرتشان با دارا بودن مالکیت قانونی نزدیک به ۱۳۳،۳۸۶،۸۵۸ کیلومترمربع، یعنی یک ششم کل مساحت خشکی‌های کره زمین، بزرگترین ملاک جهان محسوب می‌شود و این یعنی حدود ۳۳ تریلیارد دلار! 

۳: در تبعیض شهروندی به سبک قرون وسطا، ملکه و پادشاه که جای خود، هیچکدام از اعضای خانواده سلطنتی هم حق رای دادن ندارند! چرا؟ چون آنان از سایر بریتانیایی‌ها برتر محسوب شده و باید بی‌طرفی خود را حفظ کنند تا اگر لازم شد اعمال نفوذی کنند، شائبه بی‌طرف بودنشان زیر سوال نرود! مثلاً عروس جدید خانواده سلطنتی صرفاً به دلیل ارتباط سببی از این به بعد هرگز رای نخواهد داد. در این آشفته بازار بربریت، یکهو به ذهنم رسید ای کاش یک امیرکبیر برای بریتانیا پیدا شود تا القاب تبعیض آمیز سلطنتی را لااقل حذف کند!

هنوز هم تمام نشده، صبر کنید!
دانشجویانی که برای مطالعات حقوق تطبیقی، قوانین بریتانیا را مورد بررسی قرار می‌دهند، در کتاب قوانین جامع بریتانیا که با لقب حجیم‌ترین کتاب دنیا در گینس هم ثبت شده، با قوانین شگفت آوری مواجه می‌شوند که چندی قبل تلوزیون (UKTV gold) از آن‌ها به عنوان احمقانه‌ترین قوانین جهان نام برده بود. در این مجال به ذکر سه نمونه از این قوانین اکتفا می‌کنم:
۱ـ  مُردن در ساختمان پارلمان انگلیس غیرقانونی است و مجرم بازداشت خواهد شد!
۲ـ  چسباندن تمبر منقوش به چهره اعضای خانواده سلطنتی به صورت وارونه روی پاکت‌نامه، یک عمل خیانت‌‌آمیز تلقی می‌شود و با مجرم به عنوان یک خائن برخورد خواهد شد!
۳ـ  هر وال یا ماهی اوزون‌برونی که در سواحل بریتانیا پیدا شود، سرش متعلق به پادشاه و دمش متعلق به ملکه است!

ارسال در تاريخ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, توسط روح الله


یك روزنامه سوییسی دو هفته قبل از سفر بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، ماجرایی جالب از مشاهدات بازرسان آژانس در نطنز را منتشر كرد.

به گزارش ایرنا، روزنامه سوییسی 'تاگس آنزایگر' نوشت: تلاش آمریكائی ها برای ارایه فناوری هسته ای دستكاری شده به ایران تاكنون شكست خورده است.

این روزنامه برای اثبات این موضوع به ماجرایی اشاره كرد و نوشت: بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 2003 در مركز غنی سازی نطنز پمپ هایی را دیدند كه ساخت آلمان بود.

به نوشته این روزنامه، بعدها تحقیقات صورت گرفته نشان داد كه این پمپ ها از سوی شركت فایفر واكیوم آلمان به كارخانه تولید فناوری هسته ای در نیومكزیكو ارسال شده و مورد دستكاری آمریكایی ها قرار گرفته و پس از آن به ایران فرستاده شده بود.

'تاگس آنزایگر' تصریح كرد: بازرسان آژانس در نطنز توانستند متوجه این دستكاری ها بشوند؛ البته ایران در این زمینه به دام ترفندهای آمریكا نیفتاده بود و خیلی پیشتر متوجه دستكاری این پمپ ها شده بود.

این روزنامه به یك شكست دیگر آمریكا در این زمینه اشاره كرد و نوشت: سازمان سیا برای ایجاد اخلال در برنامه هسته ای ایران همچنین به سراغ فریدریش تینر و دو پسر وی به نام اورس و ماركو در سوییس رفت و پول هنگفتی به آنها داد تا قطعاتی از سانتریفیوژها را كه به ایران می فروشند مورد دستكاری قرار دهند ولی این پروژه هم با شكست مواجه شد و ایرانی ها متوجه این دستكاری ها شدند.

به نوشته این روزنامه سوییسی، آمریكا از طریق یك دانشمند روسی و یك شركت ترك هم برای ایجاد خلل در برنامه هسته ای ایران اقدام كرده بود كه این دو مورد هم لو رفته بود.
ارسال در تاريخ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, توسط روح الله

 زمانه ی عجیبی است!

برخی مردمان امام گذشته را عاشقند نه امام حاضر را
می دانی چرا؟
امام گذشته را هر گونه بخواهند تفسیر می کنند
اما امام حاضر را باید فرمان ببرند . 

 وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند....  

ارسال در تاريخ یک شنبه 4 دی 1390برچسب:, توسط روح الله

 اعلام خبر ساقط کردن یک هواپیمای جاسوسی آمریکا توسط ایران، بازتاب گسترده ای در رسانه

های جهان داشته؛ بطوری که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مجبور به واکنش شده است.
دیروز یکشنبه (۴ دسامبر/۱۳ آذر) رسانه های ایران از "سرنگونی" و دراختیار گرفتن یک هواپیمای

بدون سرنشین آمریکایی خبر دادند که در حال گشت زنی و جاسوسی حریم هوایی شرق ایران را نقض کرده بود. 

                                                                      


این هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین هدف حمله....



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ جمعه 18 آذر 1390برچسب:, توسط روح الله

 پنج‌شنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۷۱، حادثه‌ای در یک رستوران یونانی اما پاتوق ایرانی‌ها به نام میکونوس در منطقه "ویلمرسدورف" برلین رخ می‌دهد. ساعت حدود 22:50 ناگهان سه فرد مسلح وارد رستوران می‌شوند. یکی نزدیک در ورودی و دومی در قسمت جلویی رستوران می‌ایستند و نفر سوم نیز مسلسل به دست وارد قسمت پشتی رستوران که شش ایرانی در آنجا دور یک میز نشسته بودند رفته و همه آنها را به رگبار می‌بندد. از جمع افراد حاضر در رستوران چهار نفر در جا کشته می‌شوند و یک نفر نیز به شدت زخمی می‌شود و چهار نفر دیگر نیز جان سالم به‌در می برند

 

                              


در این حادثه "صادق شرفکندی" دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، "همایون اردلان" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان،‌ "فلاح عبدلی" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، "نوری دهکردی" کارمند صلیب سرخ، کشته می‌شوند.

یک سال بعد از این واقعه، دادگاهی در آلمان به ریاست "فریچوف کوبش" پیگیر این ماجرا می‌شود و پنج سال بعد، در ۲۱ فرودین ۷۶ طی حکمی که مدرک اصلی آن شهادت "ابوالحسن بنی صدر" است، "کاظم دارابی" از اتباع ایرانی و "عباس رحیل" تبعه لبنانی به حبس ابد و "یوسف امین" و "محمد اتریس" هر دو از اتباع لبنان به ترتیب به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم می‌شوند و مهم تر از اینها در ادامه‌ی رای در حکمی طنز گونه و با شهادت اپوزسیون خارج نشین، مسولین طراز اول جمهوری اسلامی متهم به صدور دستور قتل مخالفان بی خطر خود می‌شوند.

در واکنش به این اقدام دولت آلمان، دکتر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت ایران) در مرحله‌ی اول، سفیر آلمان را فرامی‌خواند و مراتب اعتراض خود را بیان می‌کند، متعاقب آن آلمان سفیر خود را از ایران خارج می‌کند و چهار دیپلمات ایرانی را از آلمان اخراج می‌کند. متقابلاً ایران هم سفیر خود را از آلمان فرا می‌خواند. اینجاست که تمام کشورهای اروپایی در اقدامی بی سابقه و البته شتاب زده، جهت تحت فشار قرار دادن ایران، تمام سفرای خود را از ایران خارج می‌کنند و متقابلاً ایران نیز سفرای خود در اروپا را فرا می‌خواند و این اوج شکل گیری بحرانی بی‌سابقه است که می‌تواند حتی پایه‌های حیات سیاسی یک کشور را نیز به خطر بیاندازد.

در اکثر قریب به اتفاق منابع لاتین، قضیه این دادگاه را تا همین جا ذکر کرده و هیچ اشاره‌ای به ادامه‌ی جریان و نحوه خاتمه یافتن آن نداشته‌اند.

سیلی تاریخی به اروپا

یک ماه از صدور رأی گذشته و اردیبهشت ۷۶ فرا رسیده. غرب و صهیونیسم حساب تمام کارها را کرده اند، همه‌ی سفرای کشورهای اروپایی خارج از ایران مشغول استراحت هستند، یک بحران تمام عیار و فلج کننده! چشم‌ها به "حسینه‌ی امام خمینی" واقع در انتهای خیابان فلسطین در تهران است. معلمان به دیدار ره‌بر انقلاب رفته اند و البته اروپا منتظر است تا عقب نشینی طبیعی و ناگزیرانه بلند‌پایه ترین مقام ایران را بشنود.

رهبر حکیم انقلاب شروع به سخنرانی می‌کنند:

           

«همین آقایان اروپایی‌ها؛ همین‌هایى که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریش‌های‌شان را هم‌قد کردند و با هم حرف زدند و حکمت(!) صادر نمودند، ده‌ها کشور دنیا را استعمار کرده‌اند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملت‌ها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولت‌هایى است که نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند که حقوق بشر را رعایت کند!»

بعد هم از پرکشته ترین دو جنگ جهانی که همین‌ها با هم به وجود آوردند، سخن گفته و از کارخانه‌های سلاح شیمیایی در عراق که همین اروپایی‌ها ساخته بودند. پشت تریبونی که همه منتظر عقب نشینی ایران بودند، یکی یکی جنایات اروپا را برشمرد، از بوسنی گرفته تا قانا، و دست آخر هم آب پاکی را رو دست‌شان می‌ریزند:

«مگر كسى اهميت مى‌دهد كه اينها چه گفته‌اند؟ البته دستگاه دولتى ما كه بحمداللَّه مواضع بسيار خوبى در مقابل حركت‌هاى زشت اينها داشته است، از حالا به بعد هم بايستى با كمال قدرت عمل كند و در مرحله اوّل، سفير آلمان را فعلاً تا مدّتى نبايد راه بدهد كه به ايران بيايد. بقيه هم كه مى‌خواهند به عنوان يك حركت به اصطلاح آشتى‌جويانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمى‌گردند. ديدند كه رفتن‌شان هيچ اهميتى ندارد. اينها مى‌خواهند برگردند، مانعى ندارد؛ اما در رفتن سفراى ايران به كشورهاى آن‌ها، هيچ عجله‌اى نبايد بشود. بايد سرِ صبر و فرصت ببينند چه چيزى مصلحت است؛ هر چه كه عزّت اسلامى اقتضا مى‌كند - همان طور كه هميشه گفته‌ايم - همان گونه عمل كنند.»

«اين نكته را، هم اروپايي‌ها و هم ديگران بدانند. اروپا خيال نكند كه ما به او احتياج داريم؛ ابداً. ما به اروپا هيچ احتياجى نداريم. ما كشور خودمان را مى‌توانيم بدون اروپا هم اداره كنيم. حالا فرض كنيد، اگر چهار قلم كالاى لوكس و تجمّلاتى از فلان جا مى‌آيد، نيايد؛ چه اهميتى دارد. آنچه كه مورد نياز ملت ماست، در داخل توليد مى‌شود و اگر هم چيزى باشد كه ما لازم داشته باشيم، خيلى از كشورها هستند كه صف كشيده‌اند تا به ما بفروشند. چه نيازى به اين چند دولت كشور اروپايى است كه خيال مى‌كنند صاحب دنيا هستند؟!»

پس از این سخنرانی، سفرای اروپا یکی یکی و به‌تدريج در آخرین مرحله نیز سفیر آلمان به ایران بازگشت تا این پایانی باشد بر ماجرای قهوه خانه میکونوس!

رهبر انقلاب اسلامی در سخنان راهبردی خود در دیدار اخیر با کارگزارن نظام و با تاکید بر اعتبار بین‌المللی ایران به عنوان یکی از نقاط مثبت نظام، ضمن اشاره به این ماجرا اینچنین از این سیلی تاریخی یاد کردند:

«اعتبار بين‌المللى. بنده موافق نيستم با اين نظر كه امروز وضع ما از لحاظ بين‌المللى وضع منفى است؛ به هيچ وجه. گاهى اين مسئله در بعضى از اظهارات شنيده مي‌شود، گفته مي‌شود. نخير، امروز وضع ما از لحاظ بين‌المللى بسيار خوب است. امروز جمهورى اسلامى در فضاى سياست بين‌المللى، به عنوان يك كشور محترم، اثرگذار، معتبر و متنفذ در دنيا شناخته شده است.

اين عزت بين‌المللى را كه ناشى از عوامل خاص خودش است -حضور مردم، ايستادگى مردم، شعارهاى روشن و واضح انقلاب در دست و زبان مردم و مسئولين- فلان حركت يك دولتى در يك گوشه‌ى دنيا كه حالا يك دهن‌كجى‌اى مي‌كند، يك حرفى مي‌زند، نمي‌تواند خدشه‌دار كند. اين حركت‌ها هميشه بوده. بعضى خيال مي‌كنند اگر امروز فلان دولت مستكبر، چه در اروپا، چه در غير اروپا، نسبت به جمهورى اسلامى يك حرفى مي‌زند، يك چيزى مي‌گويد، يك اظهارنظرى مي‌كند كه اهانت‌آميز به جمهورى اسلامى است، اين معنايش تنزل رتبه‌ى جمهورى اسلامى است؛ نه، اينها هر وقت توانستند، كردند.

آن زمانى هم كه ما متأسفانه يك مقدارى در مقابل دشمن كوتاه مى‌آمديم، از اين كارها مي‌كردند. اينجور نيست كه ما حالا چون ايستادگى كرديم، چون استقامت به خرج داديم، بگوييم اينها را سر لج آورديم؛ نه. يك روزى در خطابه‌هاى مسئولين‌مان مناقب آمريكا ذكر مي‌شد؛ همان روزها رئيس جمهور وقت آمريكا با سبك‌سرى تمام، ايران را به عنوان محور شرارت معرفى كرد!

يك روزى يكى از دولت‌هاى اروپايى نسبت به جمهورى اسلامى اظهار علاقه و ارتباط و اينها مي‌كرد؛ همان دولت سر قضيه‌ى قهوه‌خانه‌ى ميكونوس دادگاه تشكيل داد، مسئولين درجه‌ى يك كشور را در آن دادگاه متهم كرد! دولت‌هاى اروپايى با آنها هم‌دست شدند، همه‌شان سفراى خود را از تهران فراخوانى كردند؛ اينها كه يادمان نرفته. خواستند سيلى بزنند، البته سيلى سخت‌ترى خوردند. از همين حسينيه آنچنان سيلى‌اى خوردند كه بعد تا مدت‌ها دنبال علاجش بودند! هر وقت توانستند، آنها درصدد سيلى زدن برآمدند.»

ارسال در تاريخ پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:میکونوس >ایران المان, توسط روح الله
                          فلسفه ی وحشتناک 13 بدر توسط استاد رائفی پور

                               

                                                لینک دانلود               3:14 دقیقه

ارسال در تاريخ شنبه 21 آبان 1390برچسب:, توسط روح الله
حجم تخلف متالی اخیر به قدری است که نمی تواند بدون اعمال نفوذ و تبانی صورت گرفته باشد. اعتبار اسنادی فرآیندی است که برای افزایش امنیت تبادلات اقتصادی و کاهش ریسک مبادلات تعریف و اجرا شده است. در این فرایند زمانی که یک خریدار اقدام به سفارش خرید کالا و خدماتی می کند برای آنکه به فروشنده اعتبار خود را اثبات کند با ارایه اسنادی از طرف بانک عامل خود وارد مذاکره می شود. اسناد اعتباری خریدار در واقع سندی است که به فروشنده تضمین می دهد که بهای کالا و خدماتی را که به فروش رسانده ، دریافت خواهد کرد. در یک مبادله ساده همیشه یک طرف خریدار وجود دارد و یک طرف فروشنده در این مبادله نقل و انتقال کالا و پول اگر در یک لحظه انجام شود خریدار و فروشنده نگران دریافت حق خود نخواهند بود ولی زمانی که بین خرید کالا و دریافت پول به دلایل مختلف اختلاف زمانی وجود داشته باشد (حال به دلیل حجم بالای مبادله صورت گرفته و یا فاصله بین سفارش تولید تا زمان تحویل) باید تضمین هایی وجود داشته باشد که فروشنده مطمئن شود که پول خود را دریافت خواهد کرد و خریدار نیز از دریافت کالای خود مطمئن شود. سیستم بانکی با تعریف فرایند گشایش اسناد اعتباری در واقع به خریدار و فروشنده تضمین نقل و انتقال کامل و سالم پول و کالا را ارایه داده و در ازای این تضمین کارمزد دریافت می کند. در یک فرایند معمولی گشایش اعتبار علاوه بر خریدار و فروشنده یک دو و حتی سه بانک وارد فرایند می شوند، یک بانک به عنوان بانک عامل فروشنده و بانک دیگربه عنوان عامل خریدار وارد عمل می شوند و تضمین می کنند پول کالا و خدمت زمانی که خریدار کالا و خدمت مورد نظرش را دریافت کرد به فروشنده پرداخت شود. این فرایند در 5 مرحله ساده شده است اول، سفارش کالایی از سوی خریدار به فروشنده ارایه می شود، در دومین گام خریدار اقدام به گشایش اعتبار نزد بانک عامل خود می کند و این گشایش به این صورت است که خریدار معادل حجم معامله مورد نظر خود پول نقد به بانک پرداخت می کند و یا از محل اعتباری که در بانک دارد اجازه دریافت تسهیلات را از بانک عامل خود دریافت می کند. در مرحله بعد یعنی مرحله سوم بانک عامل خریدار معادل اعتبار مشتری اش به بانک عاملی که از طرف فروشنده کالا معرفی شده پولی پرداخت کرده و یا اعتباری رد و بدل می کند. در مرحله چهارم فروشنده سفارش کالای خریدار را برای او ارسال خواهد کرد و در مرحله پنجم زمانی که خریدار صحت کالای دریافت شده را تائید کند بانک عامل فروشنده پول را به حساب فروشنده واریز خواهد کرد. در این مراحل به دلیل آنکه اعتبار بانکها وارد چرخه مبادله می شود در عمل تضمینی خواهد بود بر صحت و سلامت انجام مبادله. اما در این فرایند چگونه اختلاس صورت گرفته است؟ در سیستم بانکی اسناد اعتباری صادر شده الزاما در زمان وقوع یک مبادله صادر نمی شود بلکه یک فرد می تواند با ارایه اسناد اعتباری و یا پول نقد از سیستم بانکی اسناد اعتباری دریافت کند و این اسناد در بین بانک ها قابل خرید و فروش است. یعنی شما اقدام به دریافت یک سند اعتباری از بانک «الف» می کنید این سند یک تاریخ سر رسید دارد که در این تاریخ بانک موظف است مبلغ تضمین شده در سند را به آوردنده آن تحویل دهد (چیزی شبیه به چک ها تضمینی بانکی)، شما می توانید قبل از تاریخ سر رسید اعتبار اسنادی صادر شده را به بانک«ب» بفروشید که این بانک اصطلاحا با تنزیل کردن سند ( یعنی پرداخت پولی کمتر از مبلغ سند اعتباری به شما) این سند را دریافت و در زمان سر رسید شدن سند از بانک «الف» پول خود را دریافت میکند و در واقع تنزیل به نوعی کارمز بانک «ب» در ازای نقل کردن سند اعتباری پیش از تاریخ سر رسید محسوب می شود، البته در این روند بانک «ب» با استعلام از بانک «الف» از صحت سندی که خریداری می کند مطمئن می شود. در اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی با تبانی صورت گرفته با کارکنان شعبه بانک اقدام به صدور اعتبار اسنادی جعلی کرده و این اسناد را قبل از رسیدن زمان سر رسید نزد بانکهای دیگری تنزیل کرده اند در این فرایند از یکسو تبانی کنندگان در زمان استعالم بانک تنزل کننده اعتبار آنرا تائید می کردند و از سوی دیگر با افزایش حجم اختلاس کنندگان به تطمیع کارمندان بانکهای تنزل کننده نیز پرداخته و با ابطال اسناد اعتباری جعلی بعد از سر رسید شدن اقدام کردند تا جعلی بودن اسناد فاش نشود. البته یکی از فضاهایی که امکان ادامه این روش را برای اختلاس کنندگان فراهم می سازد به روز نبودن به روز رسانی حسابهای بین بانک ها و بین شعب با هربانک است که گاهی به صورت سالیانه انجام می شود و این فرصت مناسبی برای تبانی کنندگان جهت حسابسازی و پنهان کردن پولهای اختلاس شده است. البته با توجه به حجم بالای اختلاس که به هر شکل ( حتی اگر در اسناد بانک صادر کننده اسناد اعتباری به ثبت نرسیده باشند)در اسناد حسابداری بانکهای تنزیل کننده ثبت و ضبط شده، شک به اعمال نفوذ و استفاده از توصیه نامه های خاص و حتی فشار برخی از مقامات ارشد در سیستم بانکی و خارج از بانکی تقویت شده است که البته در حال حاضر دادستان کل کشور و سازمان بازرسی در حال تحقیق در این زمینه هستند.





ارسال در تاريخ شنبه 21 آبان 1390برچسب:, توسط روح الله

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد